انسان مجهولی است که تا حل نشو د هیچ اندیشه ای رشد نخواهد کرد.(حجت الاسلام نیازی) آخرین مطالب
نويسندگان چهار شنبه 16 آذر 1392برچسب:جریان انحرافی از نگاه رهبری, :: 1:47 بعد از ظهر :: نويسنده : انسان
از ابتدا و " ب" بسم الله شروع میکنیم و انحرافات دولت و لیدر جریان انحرافی را بیان میکنم 1. سخنان جناب مهندس مشائی در تاریخ 29 تیر ماه سال 87 مبنی بر دوستی ملت ایران با همه ملتها حتی اسرائیل... که واکنش برخی علما و مراجع تقلید در قم و اعتراض 200 تن از نمایندگان مجلس به این سخنرانی را در پی داشت, حتی خود رهبر معظم انقلاب در خطبه های دوم نماز جمعه شهریور 1387 فرمودند: يك نفر پيدا ميشود دربارهى مردمى كه در اسرائيل زندگى ميكنند، اظهار نظرى ميكند. البته اين اظهار نظر، اظهار نظر غلطى است. اينى كه گفته شود ما با مردم اسرائيل هم مثل مردم ديگر دنيا دوستيم! اين حرف درستى نيست؛ حرف غيرمنطقىاى است. مگر مردم اسرائيل چه کسانی هستند؟( بر همگان واضح و روشن است که اقای احمدی نژاد دراوایل دوره اول ریاست جمهوری چگونه از محو اسرائیل سخن گفتند بطوری که وزیر ایرانی الاصل کابینه اسراییل، در ادامه سخنان اهانت آمیز خود گفته است "احمدی نژاد پیش از اسراییل محو خواهد شد" با این سوابق سخنرانی رئیس جمهور در مورد اسرائیل اما دکتر احمدی نژاد هیچ واکنشی در برابر این سخن جناب مشائی نشان ندادند و همین سکوت و پافشاری مشائی در مرداد ماه همان سال باعث شد که تجمع اعتراض آمیز جمعی از دانشجویان علیه این سخنرانی رو به روی سازمان میراث فرهنگی برگزار گردد.... رهبر با بصیرت نیز در بیست و دومین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) در این مورد فرمودند:" آنجائى كه حركت ضد آمريكا و ضد صهيونيسم است، آن حركت، حركت اصيل و مردمى است؛ آنجائى كه شعارها به نفع آمريكا و صهيونيسم است، آنجا حركت انحرافى است"...... ایشان در خطبه های1390/3/14 نیز از جریان انحرافی سخن میگویند و میفرمایند: " اگر كسى يا جريانى بخواهد به نام عقلگرائى، از ارزشهاى اسلامى و انقلابى عدول كند، اين انحراف است...." 2. سال 1388 و اعطای سمت معاون اولی رئیس جمهور به جناب مهندس رحیم مشائی که با حکم صریح و قاطع رهبر بصیر انقلاب مبنی بر ملغی شدن این حکم و سکوت یک هفته ای دکتر احمدی نژاد و بی اعتنایی روشن وی و در نهایت تبدیل حکم ملغی به استعفا از سمت خود اقای مشائی شد ( بعد از علنی شدن نامه توسط دفتر مقام معظم له, مجتبی ثمره هاشمی دستیار ارشد رئیسجمهور از قول مشایی گفت که او مطیع امر رهبر است و خود را معاون اول رئیسجمهور نمیداند(البته پس از یک هفته تاخیر در انجام دستور رهبری)..... اما بعضی که همیشه در پی ماله کشی بر کار دولت هستند اظهار نظر کردند که نخیر این نامه محرمانه را اقای "ابوترابی فرد" علنی کردند و این یک نامه ارشادی بوده که همیشه از این دست نامه ها بین رهبر و رئیس جمهور رد و بدل میشده(!).... الله اکبر از این استدلال ها... با این حساب فقط خدا میداند که چند حکم رهبری بر زمین مانده است و علنی نشده و چقدر رهبر عزیز مظلوم هستند که چنین اطرافیان جاسوسی دارند و نامه های محرمانه ایشان را بی اذن ایشان علنی میکنند... نکته جالب اینجاست که در خود سایت دفتر مقام معظم له در تیتری واضح نوشته شده است (مقام معظم رهبری در نامهای به رييسجمهور دستور عزل وی"مشائی" را صادر كردند) با این حساب "دستــور" مقام معظم له روی زمین ماند!... بعضی هم معتقد هستند که رهبر در نامه فقط فرمودند حکم معاون اولی "ملغی" شود و ورود ایشان در سایر پست ها را مانعی نمیبینند... جواب این افراد را خود اقا در سال 1388 با دستور لغو ادغام سازمان میراث فرهنگی و حج و زیارت پاسخ دادند و ایشان در اعمال خود نشان دادند که با در دست گرفتن پست های مهم آقای مشایی مخالف اند . در یکی از سخنرانی هایشان نیز به روشنی روز و به سفیدی ماست فرمودند: تا من زنده هستم، تا من مسئوليت دارم، به حول و قوهى الهى نخواهم گذاشت اين حركت عظيم ملت به سوى آرمانها ذرهاى "منحرف" شود.(حقیر خواهشمند است که توجه کنید رهبر عزیز چند بار نسبت به انحراف تذکر داده بودند) (چندی پیش از این موضع صریح اقا طرفداران دکتر نیز در نامهای سرگشاده نسبت به تکرار سرنوشت بنی صدر و مصدق به ایشان هشدار دادند.) 3. اختلاف میان "مصلحی" وزیر اطلاعات با دکتر احمدی نژاد و عزل استعفاگونه ایشان که باز هم با بصیرت رهبری و نامه ی ایشانبه وزیر اطلاعات كان لم يكنشد. اما دکتر پس از بازگشت سفر استانی, 11 روز از رفتن به دفتر ریاست جمهوری خودداری کردند (توجه کنید به سخنان تاریخی رهبرعزیز در میان مردم فارس فرمودند: آنجائى كه احساس كنم يك مصلحتى دارد تفويت مي شود(مثل مسئله اطلاعات) يك مصلحت بزرگى دارد مورد غفلت قرار مي گيرد، تفويت مي شود؛ خب، انسان وارد مي شود كه جلوى اين تفويت مصلحت را بگيرد. ...همچنین در ادمه فرمودند: دولت مشغول تلاش و فعاليت و خدمت است. هر جا خدمت باشد هم مردم طرفدار هستندو هم رهبرى طرفدار است.... همچنین: ما طرفدار خط هستیم نه شخص... این سخنان یعنی اگر خدایی ناکرده دکتر از خدمت شانه خالی کند نه رهبری طرفدار اوست و نه مردم و هشداری بود مبنی بر اینکه دکتر اگر آمدین بر سرکار ما حامی شما هستیم و اگر نیامدین حمایت ما را نخواهی داشت.... (که متاسفانه طرفداران اقای مشائی در این مورد سکوت کردند) 4. روزنامه هفت صبح وابسطه به اقای مشایی نیز دارای خطا و اشتباهاتی است که نمیشود از آن چشم پوشی کرد (خبری وجود دارد که در ابتدای آن می خوانیم: "شهادت" یکی از اشرار جنوب شرق کشور، موجی از شادی را در میان مردم ساکن منطقه کهنوج بر انگیخت. این شرور که شهاب محمودی نام داشت، با اقداماتی از قبیل قتل و گروگانگیری، جو رعب و وحشت را در در میان مردم منطقه کهنوج از توابع استان کرمان ایجاد کرده بود...ایا متوجه لفظ مقدس "شهادت" برای معرفی یک شرور قاتل شدید؟ اگر اشتباه از ویراستار باشد ایا نباید پس از انتشار یک اصلاحیه چاپ میشد؟!.... برای یک نشریه زرد سه الی جهار ویراستاربه نام گروه ویراستاری مشغول به فعالیت هستند ایا برای چنین روزنامه ای که پشتیبان مالی بزرگی دارد حتی یک ویراستار وجود نداشت؟ چطور خودمان را قانع کنیم که کلمه هلاکت اشتباها شهادت تایپ شده؟ اگر بحث یک نقطه بود میتوانستیم قبول کنیم اما این دو کلمه خیلی متفاوت است...!) 5. شکایت مهندس مشائی از روزنامه کیـهان در سال 1388 مبنی بر انتشار خبر ملاقات مخفی اقای مشایی و هوشنگ امیر احمدی از مخالفان نظام جمهوری اسلامی و دلال رابطه به امریکا ست . مهندس مشائی در این باره با جدیت تمام فرمودند:اگر اين روزنامه محكوم نشود من مسلمان نيستم... و در نهایت پرونده ی این شکایت در 22 اردیبهشت سال 1389 با تبرئه شدن روزنامه "کیهان" بسته شد... حال تکلیف مسلمانی اقای مشـائی چه میشود؟!!!! 6. ورود قران کریم با همراهی 18 بانوی دف زن و تحویل دادن آن به قاری در همایش فرصت های سرمایه گذاری در صنعت گردش گری ( موج اعتراض علمای دینی همچون ایت الله مکارم شیرازی و ایت الله صافی گلپایگانی را در بر داشت و با وجود اینکه خود آقای مشایی در این جلسه حضور داشت معاون وی به ناچار استعفا نمود.... شعاری در زمان پهلوی در بین مردم رایج بود: ما میگیم شاه نمیخوایم نخست وزیر عوض میشه .....! هرچند حضور اقایان نیز در مجلس رقص در ترکیه در سال 1385 در افتتاحیه اجلاس گردشگری خود گویای بسیاری از مسائل است اما اینبار متهم خود در جای شاکی نشست و علیه سعيد ابوطالب و عماد افروغ شکایت کرد ! پس از آن مدتی نگذشت که مشائی اینگونه حضور خود را تبرئه کرد " مشایی این فیلم را تصاویر گزینش شده از یک مجلس دو ساعته دانست و فرمود:مجلس رسمی بوده و لهو لعب هم نداشته ضمن اینکه رقص نبوده و از دیدگاه بسیاری هنر است و آنها برخلاف ما آن را حرام نمیدانند".... ایشان پس از آن اظهار نظری مبنی بر حلال و حرام موسیقی فرمودند: "موسیقی را نمیفهمند و میگویند حرام است" در صورتی که ایشان خود را مطیع رهبر میداند مگر میشود ندادند که فتوای رهبر در مورد موسیقی حرام چیست !؟ 7. آیا مدیریت ایشان در سازمان میراث فرهنگی موفقیت آمیز بوده است؟ پاسخ: خیر به دلیل آنکه سرقت نسخه رونوشت از کتب قانون بوعلی سینادر هفته میراث فرهنگی در دوران ریاست او اتفاق افتاد ( علت آن چیست؟ زیرا آرامگاه بوعلیسینا حتی به سیستم برق اضطراری نیز مجهز نبوده، بنابراین وقوع این سرقت هیچ تعجبی ندارد وقتی این چنین از بزرگی چون بوعلی یاد میشود و اظهار نظر میکنند که: "شاید بوعلی سینا و رازی در عصر خود قامتی برجسته داشتند، اما قرار نیست افتخار هزار سال, بعد آدمیان باشند" پس توقع نداریم از آثار باستانی حفاظت شود) 8. مصاحبه جنجالی مهندس مشایی و اظهار نظر وی در مورد حجاب بانوان . ایشان در این زمینه اظهارات گهرباری دارند که در ادامه می آید ! "هم اکنون اگر قانونی بود که حجاب الزام ندارد، چند درصد خانمها با حجاب بودند؟ منظور همین روسری است"( 24 میلیون امت حزب الله را که به دکتر رای دادن و... همه از ترس با حجابند !!!) 9. مخالفت سازی برای نظام و ایجاد تشویش اذهان عمومی با ایراد این سخنان : " احمدی نژاد فقط 4 میلیون رای دارد و 20 میلیون نفر دیگر منتقد نظام هستند" . ایشان ادامه میدهند که: "معتقد هستم برای آمدن حضرت حجت لازم نیست در کره زمین همه مسلمان باشند. ما به این نتیجه رسیدیم که برای آماده کردن جهان برای ظهور حضرت نمیتوانیم از ادبیات "دینی" استفاده کنیم. چون همزبانی ایجاد نمیکند. باید سراغ ادبیات مشترک انسانی برویم و به این دلیل باید از ادبیاتی همه فهم مانند عدالت , ظلم ستیزی, مهرورزی و یگانه پرستی استفاده کنیم".... تناقض سخن ایشان این است که ادبیات قرانی را همه فهم نمیپندارند!!! مگر در ادبیات دینی اسلام مهرورزی و عدالت و ظلم ستیزی وجود ندارد که حال باید اینگونه باشیم؟! ایا این سخنان سهوی و بر اساس بی دقتی گفته شده؟ در ادامه سخنان ایشان را در باب پیامبران الهی درج میکنم ایشان در سال 1388 به جای اظهار نظر در مورد فتنه گران به نظر پردازی درمورد پیامبران میپردازد و میفرماید: "حضرت نوح با ۹۵۰ سال عمر نتوانست مدیریت جامع کند چرا که عدالت را ایجاد نکردهاست. آمدن پیامبران در طول تاریخ برای تمام شدن دورههای قبلی پیامبری بودهاست اگر هر پیامبر مدیریت درستی میکرد عدالت برقرار میشد" و در ادامه میگوید !!! : "متاسفانه دريافت درستي از انبياء و اولياي الهي نميشود گمان ميكنيم آنها تنها معلم اخلاق بودهاند در حالي كه انبياء براي برقراري عدالت آمدهاند و اين عدالت آغاز كاري است براي پديد آوردن تحولاتي جديد". 10. اوایل مرداد سال 1389معرفی مکتب ایرانی: "برخیها از من خرده میگیرند که چرا نمیگویی مکتب اسلام و میگویی مکتب ایران و من میگویم از مکتب اسلام دریافتهای متنوعی وجود دارد اما دریافت ما از حقیقت ایران و حقیقت اسلام، مکتب ایران است و ما باید از این به بعد مکتب ایران را به دنیا معرفی کنیم" (سخنان ایشون با مخالفت نمایندگان مجلس از جمله داود احمدی نژاد, حبیب الله عسگراولادی, حداد عادل, علی مطهری و احمد توکلی روبرو شد حتی رهبر عزیز هم مخالفت خود را اینگونه بیان میکند: من با طرح مکتب ایرانی مخالفم و نسبت به این موضوع به آقایان تذکر هم دادم...اما این سخن با حمایت اقای دکتر روبرو شد در تاریخ 26 بهمن سال 1389 در تلوزیون ملی! و در یک مصاحبه 1 ساعته بیش از 41 بار کلمه ایران و ایرانی را بکار بردند و به تازگی از نجات اسلام توسط فردوسی سخن گفتند.... سوال اینجاست که چرا فردوسی؟ چرا مولانا نه؟ به این دلیل که فردوسی با مکتب ایرانی نزدیکتر است اما مولانا یک عارف است که قصیده ها و مثنوی هایش بیشتر مربوط به عرفان اسلامی است و در مکتب ایرانی قطعا فردوسی شایسته تر است (این هم تحلیل بی بی سی) (تاریخ در حال تکرار است و نامه شهید مطهری به امام خمینی ره در مورد تفکرات برخی از افراد به ظاهر طرفدار اسلام اما با تفکرات ملی گرایانه) 11.اهداء وام چند میلیون تومانی(80 میلیون) به خانم هدیه تهرانی جهت برگزاری نمایشگاه عکس..( سوال من این است که نمایشگاه خانم تهرانی چه سنخیتی با سازمان میراث فرهنگی دارد که این سازمان برای برپایی نمایشگاهشان به ایشان وام داده است؟ اصلا این عکسها چه ربطی به میراث فرهنگی دارد؟! این همه عکاس با سختی از میراث فرهنگی این مملکت عکس میگیرند کی میراث فرهنگی آمده بگوید من از شما حمایت میکنم، نمایشگاهتان را برپا میکنم، کتاب برایتان چاپ میکنم، به شما وام میدهم بروید عکس بگیرید؟ بعد یکباره به خانم هدیه تهرانی مبلغ زیادی وام میدهد؟!من با عکاس کاری ندارم، خانم هدیه تهرانی حق دارد هر هفته یک نمایشگاه برپا کند. ولی میخواهم ببینم آیا خانه هنرمندان این امکان را به همه میدهد که از همه فضاهایش برای نمایشگاه استفاده کند؟)(این صرفا درد دل یک عکاس بود)
اللهم عجل لولیک الفرج
نظرات شما عزیزان: موضوعات
پيوندها
تبادل لینک هوشمند |
|||
|