انسان مجهولی است که تا حل نشو د هیچ اندیشه ای رشد نخواهد کرد.(حجت الاسلام نیازی)
درباره وبلاگ


پایگاه اطلاع رسانی انسان ادامه دارد زیر نظر حجت الاسلام ابوسعید نیازی هشترودی با همکاری جمعی از نیروهای فکری حوزوی و دانشگاهی با ماهیت مهندسی فکر در فضای مجازی اعلام موجودیت می نماید. التماس دعا
آخرین مطالب
نويسندگان
یک شنبه 18 آذر 1392برچسب:قضا و قدر, :: 6:44 بعد از ظهر :: نويسنده : انسان

 

6-اصل در

 

6-اصل در قضا و قدر

اصل اول

قضا و قدر از عقايد قطعى اسلامى است كه در كتاب و سنت وارد شده و دلايل عقلى نيز آن را تاييد مى‏كند.

آيات در باره قضا و قدر بسيار است كه ذيلا به برخى از آنها اشاره مى‏كنيم.

قرآن درباره قدر مى‏فرمايد: ‹‹انا كل شي‏ء خلقناه بقدر›› (قمر/49): ما هرچيزى را به اندازه آفريده‏ايم. همچنين مى‏فرمايد: ‹‹و ان من شي‏ء الا عندنا خزائنه وما ننزله الا بقدر معلوم›› (حجر/20): چيزى نيست مگر اينكه گنجينه‏هاى آن نزد ما است، و ما جز به مقدار معلوم آن را فرو نمى‏فرستيم.

درباره قضا نيز مى‏فرمايد:‹‹و اذا قضى امرا فانما يقول له كن فيكون›› (بقره/117): هرگاه اراده قطعى خداوند به چيزى تعلق بگيرد، به او مى‏گويد باش، پس آن چيز موجود مى‏شود.

نيز مى‏فرمايد: ‹‹هو الذي خلقكم من طين ثم قضى اجلا›› (انعام/2): اوست كه شما را از خاك آفريد، آنگاه اجلى را مقرر داشت.

با توجه به اين آيات و نيز روايات متعددى كه در اين زمينه وجود دارد،هيچ مسلمانى نمى‏تواند قضا و قدر را انكار كند. هرچند معرفت تفصيلى به جزئيات مسئله لازم نيست، واصولا براى كسانى كه آمادگى ذهنى براى فهم اين گونه مسائل دقيق ندارند ورود در آن شايسته نمى‏باشد، چون چه بسا ممكن است در عقيده خود دچار اشتباه يا ترديد شوند و به گمراهى افتند. از اين جهت امير مؤمنان على عليه السلام خطاب به اين گروه مى‏فرمايد:«طريق مظلم فلا تسلكوه، و بحر عميق فلا تلجوه، وسر الله فلا تتكلفوه‏» (1) : راهى است تاريك آن را نپيماييد، دريايى است ژرف در آن وارد نشويد، و راز الهى است‏خود را در كشف آن به تكلف نياندازيد.

البته هشدار امام مربوط به كسانى است كه توان فهم اين گونه معارف دقيق را ندارند، وچه بسا بحث درباره آن مايه گمراهى آنان مى‏شود. شاهد بر اين مطلب آن است كه آن حضرت خود در موارد ديگر به تبيين قضا و قدر پرداخته است. (2) لذا ما نيز در حدود معرفت‏خود با استفاده از قرآن و روايات و با كمك عقل به شرح آن مى‏پردازيم:

اصل اول

قضا و قدر از عقايد قطعى اسلامى است كه در كتاب و سنت وارد شده و دلايل عقلى نيز آن را تاييد مى‏كند.

آيات در باره قضا و قدر بسيار است كه ذيلا به برخى از آنها اشاره مى‏كنيم.

قرآن درباره قدر مى‏فرمايد: ‹‹انا كل شي‏ء خلقناه بقدر›› (قمر/49): ما هرچيزى را به اندازه آفريده‏ايم. همچنين مى‏فرمايد: ‹‹و ان من شي‏ء الا عندنا خزائنه وما ننزله الا بقدر معلوم›› (حجر/20): چيزى نيست مگر اينكه گنجينه‏هاى آن نزد ما است، و ما جز به مقدار معلوم آن را فرو نمى‏فرستيم.

درباره قضا نيز مى‏فرمايد:‹‹و اذا قضى امرا فانما يقول له كن فيكون›› (بقره/117): هرگاه اراده قطعى خداوند به چيزى تعلق بگيرد، به او مى‏گويد باش، پس آن چيز موجود مى‏شود.

نيز مى‏فرمايد: ‹‹هو الذي خلقكم من طين ثم قضى اجلا›› (انعام/2): اوست كه شما را از خاك آفريد، آنگاه اجلى را مقرر داشت.

با توجه به اين آيات و نيز روايات متعددى كه در اين زمينه وجود دارد،هيچ مسلمانى نمى‏تواند قضا و قدر را انكار كند. هرچند معرفت تفصيلى به جزئيات مسئله لازم نيست، واصولا براى كسانى كه آمادگى ذهنى براى فهم اين گونه مسائل دقيق ندارند ورود در آن شايسته نمى‏باشد، چون چه بسا ممكن است در عقيده خود دچار اشتباه يا ترديد شوند و به گمراهى افتند. از اين جهت امير مؤمنان على عليه السلام خطاب به اين گروه مى‏فرمايد:«طريق مظلم فلا تسلكوه، و بحر عميق فلا تلجوه، وسر الله فلا تتكلفوه‏» (1) : راهى است تاريك آن را نپيماييد، دريايى است ژرف در آن وارد نشويد، و راز الهى است‏خود را در كشف آن به تكلف نياندازيد.

البته هشدار امام مربوط به كسانى است كه توان فهم اين گونه معارف دقيق را ندارند، وچه بسا بحث درباره آن مايه گمراهى آنان مى‏شود. شاهد بر اين مطلب آن است كه آن حضرت خود در موارد ديگر به تبيين قضا و قدر پرداخته است. (2) لذا ما نيز در حدود معرفت‏خود با استفاده از قرآن و روايات و با كمك عقل به شرح آن مى‏پردازيم:



ادامه مطلب ...
یک شنبه 19 آذر 1392برچسب:نسبت عقل و دین در رشد انسان, :: 6:43 بعد از ظهر :: نويسنده : انسان
نسبت عقل و دین در رشد انسان

مقدمه

ساختارهای اندیشه ای و فلسفی و فکری، بسیاری از رفتارهای مارا در زندگی جهت می دهند. البته با نگاهی به زندگی روزمره مردم متوجه می شویم دغدغه های فلسفی در میان زندگی ایشان به هیچ وجه مورد توجه نیست اما باید به این نکته توجه داشت که انسان نمی تواند در زندگی خالی از فکر و چرایی در اعمال و رفتار خود باشد.

رابطه عقل و علومی که منشاء عقلانی دارند با دین یکی از مسائل فلسفی است که ارتباط مستقیمی با فرهنگ زندگی مردم همچون مُد، چشم و هم چشمی، خودباختگی و موضوعاتی از این حیث دارد. روش زندگی انسانی که به تبیین درستی از این رابطه رسیده باشد با انسانی که بین این دو مقوله کاملا جدایی و حتی تضاد می بیند متفاوت است.

برای اینکه به این تبیین درست برای رسیدن به یک زندگی سعادتمندانه دست یابیم ضروری است که در ابتدا تعریف خود را از عقل، علم و دین معلوم کرده و سپس به قلمرو و انتظار خود از آنها بپردازیم.

تعریف علم و عقل

با مراجعه به فرهنگ وبستر مى بینیم که واژه Science که معانى مختلفى دارد......



ادامه مطلب ...
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد


<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 50
بازدید دیروز : 201
بازدید هفته : 252
بازدید ماه : 735
بازدید کل : 20094
تعداد مطالب : 132
تعداد نظرات : 53
تعداد آنلاین : 1

بخش مشاوره انسان ادامه دارد